پژوهش‌های اقتصادیِ نه‌نگر تاریخی طولانی‌ دارند، اما فقط چند دهه است که به عنوان مجموعه‌چشم‌اندازهایی جدید شناخته شده‌اند. آنچه امروز به نام اقتصاد نه‌نگر می‌شناسیم دهۀ ۱۹۶۰ در واکنش به الگوی بازار کار و مطالعات خانواده شکل گرفته است. تا پیش از آن، ن و فعالیت‌های سنتی ن صرفاً درون خانواده تعریف می‌شدند.

فعالیت‌های درون خانواده نیز جزو فعالیت‌های فراغتی» به‌حساب می‌آمدند. مطالعات کار دستمزدی بر فعالیت‌های مردان متمرکز بود و تولیدات خانواده خارج از محاسبات ملی قرار داشت و به‏ندرت کار ن» منبع سرمایه‌ای دانسته می‌شد. به باور اکثر اقتصاددانان، ن کار»ی انجام نمی‌دادند که در محاسبات قرار بگیرد. به طور کلی ن، فعالیت‌های سنتی ن، و رفاه ن و کودکان نامرئی بودند.

در دهۀ ۱۹۶۰ موضوعات مرتبط با تبعیض جنسیتی و نژادی در بازار کار داغ بود. ایدۀ فعالیت‌های بدون دستمزد خانوار همانند اوقات فراغت ریشه کرده بودند. مکتب نوین اقتصاد خانوار نیز می‌خواست نظریۀ انتخاب عقلانی»۱ را به تصمیمات درون خانواده بسط دهد، اما اکثر پژوهش‌های مربوط بیشتر در جهت توجیه نقش‌های جنسیتی‏ـ‏سنتی ن در خانواده و دستمزد پایین ن در بازارهای کار بودند و تنها طیف محدودی از مشاغل پولی را به ن اختصاص می‌دادند. بنا به استدلال اقتصاددانان نئوکلاسیکِ آن زمان، اختلاف در شکل سرمایۀ اقتصادی ن و مردان و به تبع آن در انتخاب‌هایشان ریشه در تفاوت‌های ذاتی آنها در سلایق و توانمندی داشت. اقتصاددانان همین‏طور برای توضیح درآمد پایین ن در بازار کار از تخصص آنها در کارخانگی استفاده می‌کردند و مسئولیت‌های خانگی ن را توجیه‌گر درآمد پایین آنها در بازار کار نشان می‌دادند. در این میان نگاه نه‌ای به اقتصاد نبود تا توجیه مردانۀ عقلانی و منطقی قرارگیری ن در طبقۀ دوم اقتصادی و وابستگی مالی ن به مردان را زیر سؤال ببرد.

از دهۀ ۱۹۶۰، با ورود بیشتر ن به حرفۀ اقتصاد، مردانه بودن جریان‌های حاضر در محاسبات اقتصادی و به تبع آن تبعیض‌های جنسیتی آشکار شدند. اقتصاددانان زن با ترسیم زندگی‌های ن و حمایت از مدل‌های آنان با مطالعات تجربی دقیق نشان دادند ریشۀ بیشتر مدل‌های مقبولیت‏یافته در اقتصاد جریان اصلی کلیشه‌های جنسیتی هستند. تلاش آنها همواره در مسیر مطالعۀ نقش جنسیت در اقتصاد از چشم‏انداز لیبرالی و نقد سوگیری‌های مردانه در جریان اصلی اقتصاد بوده است. اقتصاد نه‌نگر تحلیل‌های اقتصادی حاضر را که ن در آن نادیده گرفته شده و در برخی موقعیت‌ها سرکوبگری آنان تقویت شده‌ به پرسش گرفته‌ و با خلق پژوهش‌هایی نوین تلاش کرده است این نقص‌ها/ کاستی‌ها را برطرف کند. از دهۀ ۱۹۶۰ یعنی آغاز فعالیت اقتصاددانان نه‌نگر تا حال حاضر می‌توان رد پای اقتصاد نه‌نگر را در اقتصاد خانوار، بازارهای کار،، توسعه، اقتصاد کلان، بودجه‌های ملی، اخلاق، مراقبت، و نیز تاریخ، فلسفه، روش‌شناسی و حتی آموزش اقتصاد مشاهده کرد. از دهۀ ۱۹۹۰ نیز اقتصاد نه‌نگر رشتۀ تحصیلی مستقلی در زیر‏مجموعۀ اقتصاد است و در بزرگ‏ترین دانشگاه‌های دنیا تدریس می‌شود. به طور خلاصه اقتصاد از منظر نه می‌خواهد دانش نوینی پی‌ افکند که جنسیت در آن دخالت بیشتری داشته باشد و پدیده‌های اقتصادی از منظر فرهنگ نه» یعنی ارتباطات غیر‌انتزاعی و احساسی و مراقبتی بررسی شوند.

نقد جریان اصلی اقتصاد
هرچند نیتی ن از مطالعات دانشگاهی اقتصاد جریان اصلی ابتدا ریشه در غفلت و انحراف از تجربۀ ن داشت، در اواخر دهۀ ۱۹۸۰ اقتصاد‌دانان نه‌نگر نقدهای دقیق‌تری ارائه دادند. به گفتۀ آنها، زمانی که می‌خواستند سنت، روابط سلطه و پدیده‌هایی با ارتباطات انسانی فراوان را تحلیل کنند، مدل‌سازی انتخابی‏ـ‏نظریِ اقتصاد سنتی و تمرکز متعصبانۀ اقتصاددانان بر روش‌های اقتصادسنجی و محاسباتی بستری تحمیلی برای آنها به وجود می‌آورد و به آنها اجازه نمی‌داد در این حوزه‌ها مطالعه کنند. پس شروع به پرسش از تعریف جریان اصلی اقتصاد، تصویر مرد اقتصادی» و ابزارهای روش‌شناسی آن کردند. شاید بتوان انقلابی‌ترین نماد اقتصاد نه‌نگر معاصر را پرسش از اهداف پژوهش‌های اقتصاد جریان اصلی دانست: مخاطب تفکر اقتصادی چه کسی است؟» و این تفکر چگونه می‌تواند به زندگی انسان کمک کند؟»

در حالی که بیشتر نظریه‌پردازان نه‌نگر قبول دارند جریان اصلی اقتصاد می‌تواند بهبود یابد، برخی دیگر خواستار چیزی بیش از بازنگری صرف هستند. به نظر دستۀ دوم، که تعدادشان رو به افزایش هم است، پارادایم جریان اصلی اقتصاد مانع توصیف طیف وسیعی از پدیده‌های اقتصادی به‏ویژه پدیده‌های مرتبط با ن می‌شود. حتی با ایجاد مدل اصلاح‏شده‌ و بهبود‌یافته‌ای از جریان اصلی هم نمی‌توان برخی از نگرانی‌های ن را مرتفع کرد، زیرا به نظر این دسته از متفکران محاسبات جریان اصلی در توصیف برخی پدیده‌ها، در مقایسه با رویکردهای روشنگرانه، با محدودیت و مقدوریت مواجه‏اند. از نظر آنها در اقتصاد سنتی مجموعۀ خاصی از ارزش‌ها که بر عوامل مردانه‌نگر مانند خودمختاری، استقلال، عقلانیت، جدایی و انتزاع تاکید دارند بر عوامل نه‌نگر مانند وابستگی، ارتباط و تفکر غیرانتزاعی مرجح است. شالودۀ بسیاری از خصوصیات کلیدی مدل‌های جریان اصلی را همین عوامل مردانه‌نگر شکل می‌دهند و نیز بازتابانندۀ دیدگاه جهان مردانه و مسلط هستند. مثلاً تأکید بر استقلال فردی همۀ توجهات را به محدودۀ بیرون از ارتباطات انسانی و پیچیدگی‌های روابط وابسته سوق می‌دهد. علاوه بر این، مفهوم فرد به عنوان عاملیتی‌ مستقل و شخصیتی‌ واحد به گونه‌ای تعریف شده است که فرد فقط در برابر نیازهای خود مسئول باشد. به طور کلی ساختار نظریه‌پردازی اقتصاد جریان اصلی همواره با تکیه بر تجربۀ افراد بالغ و مستقل ساخته می‌شود و نسبت به افرادی که زندگی آنها وابسته به تصمیمات دیگران است و استقلال محدودی دارند مانند کودکان، سالمندان و معلولان بی‌اعتناست.

طبق دیدگاه جریان اصلی، یک نظریۀ اقتصادی مشروع» باید شکلی به خود بگیرد که با زبان ریاضی قابل تببین باشد. علاوه بر این از هرگونه احتمال نظریه‌پردازی دربارۀ موضوعاتی که به‏روشنی از طریق پارادایم حاضر قابل توضیح نیستند جلوگیری می‌کند. مثلاً چگونگی تأثیر ادراک‌های فرهنگی و هنجارهای اجتماعی بر زندگی اقتصادی به‌ندرت به عنوان ویژگی اصلی پژوهش‌های اقتصادی جریان اصلی قرار می‌گیرند. چنین موضوعاتی بیشتر به حوزه‌های دیگر مانند جامعه‌شناسی محول می‌شوند. برعکس، توجه به این هنجارها یکی از اهداف اقتصاددانان با دیدگاه‌های نه‌نگر است. مثلاً، آنها نشان می‌دهند که برخی از تصمیمات مانند تصمیم یک مادر برای اینکه بیرون بیشتر کار کند یا به نوزاد خود شیر بدهد به‏‌شدت تحت‌تأثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی به‌ویژه محیط‌های کاری است.

اقتصاددانان نه‌نگر همان‏طور که شروع کرده‌اند به بازسازی علم اقتصاد، به صورتی که رفاه برای همه را بیشتر قابل توجیه کنند، با تعریفی که نظریه‌پردازی اقتصاد را محدود می‌کنند به مبارزه برخاسته‌اند. مثلاً، آنها نشان می‌‏دهند که در پژوهش‌های اقتصادی توجیهات نامطلوبی از وضعیت اقتصادی ن ارائه می‌شود و ادعا می‌‌کنند که پایه‌های تاریخی اقتصاد ضد ن است. میشل پاژول به پنج فرض تاریخی خاص دربارۀ ن اشاره می‌کند که با فرمول‌های اقتصادی ترکیب شده‌اند و همچنان از آنها برای حفظ این ادعا استفاده می‌شود که ن با هنجارهای مردان متفاوت‏‏‏اند و باید آنها را بیرون از محاسبات قرار داد،. این فرض‏ها عبارت‏اند از:

– همۀ ن ازدواج کرده‌اند یا در آینده ازدواج می‌کنند و همۀ ن فرزند خواهند داشت؛

– همۀ ن از نظر اقتصادی به مردان خانواده وابسته‌اند؛

– همۀ ن خانه دارند (یا باید باشند) زیرا آنها قابلیت فرزندآوری دارند؛

– ن در نیروی کار صنعتی غیرتولیدی هستند؛

– ن غیر‌منطقی و عوامل اقتصادی نامناسب هستند و نمی‌توان به آنها در تصمیم‌سازی درست اعتماد کرد.

پرسش از اقتصاد جریان اصلی نه به این خاطر بوده است که مدل‌های اقتصادی بیش از حد عینی هستند بلکه از این روست که از منظر نه به اندازۀ کافی عینی نیستند. مدل‌هایی که در اقتصاد سنتی با فرض برابری همۀ انسان‌ها در منابع و انتخاب‌هایشان شروع می‌شوند به دلیل عدم شناسایی طیف گسترده‌ای از تأثیرات مهم بر زندگی‌ ن مانند هنجارهای جنسیتی‌شدۀ اجتماعی، ممانعت‌های فرهنگی از مشارکت کامل ن در زندگی اقتصادی، نبود توازن قدرت در روابط، اجبار و تهدید به خشونت، جنسیت‌زدگی نهادهای اجتماعی و قانونی، و تبعیض‌های مختلف تحریف می‌شوند. همچنین این مدل‌ها تنها به موضوعات خاصی از ن توجه دارند و به طور کلی بسیاری از موضوعات چشمگیر برای ن در تحلیل‌های اقتصادی کنار گذاشته می‌شوند. این موضوعاتِ نادیده‌گرفته‌شده به طرز نامطلوبی بر جنبه‌هایی از زندگی اقتصادی ن بازتاب می‌یابند و حتی شرایط نقد از زندگی اقتصادی را در هاله‌ای از ابهام فرومی‌برند. برای همین بسیاری از اقتصاددانان نه‌نگر تأکید می‌کنند که در تحلیل یک پدید‌ۀ اقتصادی لازم است از رهیافت‌های مفهومی استفاده شود که از مفروض‌های محاسباتی فراتر برود.

برخی دیگر از اقتصاددانان نه‌نگر، در مسیر توجه به تنوع زیستی انسان‌ها، خواهان حرکت دانش اقتصاد به سمت پاسخ‌دهی به پرسش‌های مهم‌تر جمعیتی بزرگ‌تر هستند. مثلاً، از نظر جولی نلسون، برای نیازمندان پرسش از چگونگی تأمین نیازهای انسان اام بیشتری دارد تا پرسش از نحوۀ شناخت خواست‌ها و و انتخاب‌های انسان‌. همین‌طور تلاش برای ارزیابی رفاه بشر بسیار سودمندتر از ارزیابی خروجی تولید است. بنابراین، به طور کلی، طرح مباحثی با اهداف نه‌نگر مستم بازبینی در مفهوم‌سازی است. برخی از مهم‌ترین نوآوری‌های نظری پژوهش‌های اقتصاد نه‌نگر به طبقه‌بندی‌های مفهومی در اقتصاد سنتی مانند فردیت، عاملیت، خانواده و شغل است. در مسیر این مبارزه، اقتصاددانان نه‌نگر ساختار مفروض بین ارزش‌های اجتماعی و بازار را می‌شکنند و زندگی اقتصادی را با توجه به تنوع‌های نادیده‌گرفته‌شده‌ای که بر درک‌ اقتصادی ن تأثیر‌گذار است بازتعریف می‌کنند.

ادامه مطلب

ارزشیابی کارهای مراقبتی

اقتصاد از چشم‌اندازی زنانه

بررسی تحولات جدید بازار کار زنان در گفت‌و‌گو با زهرا کریمی، اقتصاد‌دان

ن ,اقتصاد ,اقتصادی ,نه‌نگر ,جریان ,اصلی ,جریان اصلی ,ن در ,در اقتصاد ,اقتصاد نه‌نگر ,پرسش از

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

باغچه پیچک پروکسی شخصی پرسرعت تلگرام توفایل با مخاطب های آشنا سلام دوست یادداشت های روزانه گردشگری و سفر به تمام مناطق دنیا سئو 6 دانگچئون بلاگ ویکی رضوی